و من میرنجم
نوشته شده توسط : احسان

 

 

 

و من می رنجم
می رنجم از تمام کسانی که بودند ولی نبودند
می رنجم از تمام آنهایی که فریاد غمهایم را نشنیدند
من می رنجم
می رنجم چون پشتیبان روزهای تلخم ،درد وجودم را حس نکرد و آری که چه احساس سرد و خاموشی داشت
من می رنجم چون سرپناه لحظه های بی کسی ام تنهایم گذاشت و چه بی رحمانه در زیر باران خیس شدم
می رنجم و می رنجم
سالهاست که می رنجم
می رنجم از همه آنهایی که روزی پناهشان دادم و اکنون چه زود از یاد همه ی آنها محو گشتم
من می رنجم از خودم
می رنجم از تمام احساسات خالصانه ام که مرا زیر غرور عشق له کرد
می رنجم ............می رنجم ...........
و کسی نیست رنجش درونی قلبم را احساس کند.
و من نا امید از ادامه زندگی..........
تصور می کنم خدا هم مرا فراموش کرده...........






:: بازدید از این مطلب : 768
|
امتیاز مطلب : 53
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
تاریخ انتشار : 1 خرداد 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: